تا آخرین ستاره شب را شمرده است * متن روضه حضرت رقیه

رب خطاپوش تویی عبد خطاکار منم  مستحق عفـو تویـی مستحـق نـار، منـم  لطف و کرم بین که دمد بوی گل از پیرهنم…

سقای تشنه لبم تکیه گاه زینبم بعد از تو جون به لبم پشت و پناه من پاشو از جا قمرم ای تنها…

کوفه را با تو حسین جان سر و پیمانی نیست هرچه گشتم به خدا صحبت مهمانی نیست به خدا نامه نوشتم به…

میان بختیاری ها فقط سلطان ابالفضل است میان اهل آذربایجان جانان ابالفضل است حسین از سفره اش نان میدهد بر بچه های…

دور عمامه تو آسمان میگردد یک نخ از جامه تو به جهان می ارزد به این بشارت قسم به اعتبارت قسم من…

کجایی حسینم که بی تابه سینم کجایی ابالفضل من ام البنینم ای مادر تو نگفتی که بی تو مادرت میمیره ای مادر…

پاره قلب مادرم از بر من دور مشو جان من ای برادرم از بر من دور مشو گرد و غبار شد دمی…

به خودت رو بزنم یا نوکرات چجوری میرسونیم به کربلات تو که میبینی دارم دق میکنم پس بیا یه کاری کن بشم…

بس کن عزیز تا سحر بیدار بس کن کشتی مرا از گریه‌ بسیار بس کن ای چند شب بیدار مانده آب رفتی…

خودم دیدم میان کوچه ها مادر زمین خوردی تک و تنها شدی و بین یک لشکر زمین خوردی ندارد شهر چشم دیدن…