تا عکس ضریحو بغل میکنم
سکوتم پایین پا رو حس میکنه
همین اشک شوق سرازیر شده
بهم نورت و منعکس میکنه
امشب شب عشق و شب شور
امشب همه دنیا پر از نوره
پر از نوره یه قنداقه که رو دستای مهتاب
همه میگن علی اکبر بلا گردون ارباب
ای جان علی اکبر جانان علی اکبر
****
بذار چیزی از داغ عشقت نگم
میدونی خودت حرف نا گفتم و
تو اغوش امن نگاهت بگیر گرفتاری حال اشفتم و
ارباب چقدر امشب دلش شاده
شاه براش اومد یه شهزاده
ندا اومد یه بار دیگه به دنیا اومده حیدر
همونی که جونیش جوونی های پیغمبر
ای جان علی اکبر جانان علی اکبر
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است