تشنه و خسته بود رفت » مهدی رسولی ۱۴۰۲ + متن شعر

عشقت دوای همه درداست این عشق همه اعتقاد ماست بزم عزای شما نوره روضه شفاخونه‌ ی زهراست اباعبدالله دوا توی چای روضه…

اگر چه نیست مرا شان زائر حرمت کبوتری است دلم دور گندم کرمت اگر تو پای به چشمم نمی نهی بگذار که…

الهی که شفاتو مادر من تو از خدا بگیری ایشالله دست به کمر نگیری ایشالله الهی که نمیری ایشالله مادرم وای مادرم…

هرجا اسم تو میاد حرم امن خداست دست لطف مادرت رو سر سینه زناست یه دلم توی بقیع یه دلم کرب و…

آقا ابالفضل فرمانروای کشور دلها ابالفضل بالا بلند خوش قد و بالا ابالفضل مشکل گشای هر دل تنها ابالفضل راه نجاتی نیست…

میرفت تا برای علی رو نما شود پای غریب شهر خودش خون بها شود میرفت پشت در تا که بدانند آمده تا…

دل همه شده ماتم یکسر ای وای آقام ای وای میچکه خون از چشم تر ای وای آقام ای وای دل رضا…

تاریکه اما خیلی خوبه مهتاب امشب نیست عمه بابام من و اینجور ندیده موهام مرتب نیست عمه خیلی دیگه بی حوصلم من…

وای من جان طاها و علی ام من صادق ال خدایم من زاده زهرای اطهر من کشته زهر جفایم وای پیمونه دل…

من شدم یه عمره نوکر حسین بمیرم الهی محضر حسین پدرم فدای سلطان نجف مادرم فدای مادر حسین قرآن علی جان علی…