تشنه و خسته بود رفت » مهدی رسولی ۱۴۰۲ + متن شعر

بازدید: 228 بازدید

تشنه و خسته بود رفت دلش شکسته بود رفت

آخرین باری که منو بوسید

دلم داره میسوزه که با زبون روزه

اون دم آخر آبی ننوشید

دیدم روی نیزه است خیلی خسته بود

نشد نازش کنم دستام بسته بود

اصلاً من غذا نمیخوام به خدا تلخه روزگارم

عمه این یه تیکه نونو واسه بابام نگه میدارم

امشب تشنه و گرسنه سرمو رو زمین میذارم

میخوام تشنه باشم مثه بابام عمه

الهی بمیرم واسه بابام عمه

****

عجب جنایتی شد بهش جسارتی شد

بعد از اون بود که دیگه بریدم

چه غصه ها که دیدم چه حرفایی شنیدم

مثه عمه شد قدِ خمیدم

همینا برای دق کردن بسه

اگه زخمه لبهاش از اون مجلسه

دشمن این امانتیمو برده و زخمی پس آورده

جای بوسمو نگاه کن چقدر سنگ و نیزه خورده

اونقدر میزنم خودم رو تا شبیهش بشم یه خورده

میخوام تشنه باشم مثه بابام عمه

الهی بمیرم واسه بابام عمه

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای حاج مهدی رسولی
گلچین مداحی های ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر