تعریف کن برام کجا رفتی | مجید بنی فاطمه ۱۴۰۳ | متن شعر

نویسنده:
بازدید: 215 بازدید
سید مجید بنی فاطمه

تعریف کن برام کجا رفتی

عمه گفت پیش خدا رفتی

من خواب بودم عصر عاشورا

بی خداحافظی چرا رفتی

تو اول میگی یا من بگم

از کدوم آزار دشمن بگم

کجاها ما رو بردن بگم

بازار نرفته بودیم که رفتیم

سیلی نخورده بودیم که خوردیم

دشنام نشنیده بودیم شنیدیم

بابا لبتو چوب زد مُردیم

بابا / بابا حسین

****

این شبها که من تو ویرونم

میخوام راه برم نمیتونم

بابا جون ازم نمیپرسی

جای دست کی مونده رو گونم

از اون چیزا که بردن نپرس

از خونِ رو گوشم اصلاً نپرس

چادرامون چی شد از من نپرس

بابا بگو میدونی یعنی چی

دختر سه ساله باشی اسیر شی

دیدی دعای تو مستجاب شد

بابا یادته میگفتی پیر شی

بابا / بابا حسین

****

بودم چشم به راه چه شبهایی

تب کردم شبا چه تبهایی

لبهات زخمیه بمیرم من

خیزران خورده رو چه لبهایی

میشورم با اشکام خونتو

من بمیرم چشم بی جونتو

نمیدیدم کاش دندونتو

ای وای شکل سرت بهم ریخته

ای وای چی مونده از بابام دیگه

هر شب به عمه جونم میگفتم

بابام میاد برام قصه میگه

بابا / بابا حسین

نظرتون درباره شعر این نوحه چیه؟
لطفا برامون بنویسید

 

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

جهت دانلود صوت کلیک کنید
مداحی جدید؛ سید مجید بنی فاطمه
شب سوم ماه صفر ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل