تقدیر بسته به امداد علی ” وحید شکری ” شعر کامل

سلام سیدالسادات سلام اعلم الاعلی سلام جلوه ی آیات سلام چشمه ی اسلام ای یار سلام علیک دلدار سلام علیک یاسین سلام علیک مختار سلام…

اون که تو این شهر کس و کاری نداره اون که چشاش شبیه ابر بهاره با دست بسته بالا دار الاماره داره…

هر شبش با برق چشمای علی رنگین شد صحرا رو میگم واسه مولا شیرین زبونی کرد شیرین شد خرما رو میگم عشق…

کربلایی حسین ستوده
وفات حضرت معصومه ۱۴۰۳

در مناجات همان وقت که لن داد به من شکر کردم که کمی اذن سخن داد به من لال بودم کمکم کرد…

امشب که در حسینیه وا شد دلم وا شد بعد یه سال گمشده پیدا شد دلم وا شد محرم کجا بودی سلام…

زیارت چیست زیارت جز همین دلشوره های قبل مشایه زیارت جز تمنای دعای مرد همسایه زیارت جز همین دلواپسی های بلاتکلیف در…

و صلی الله علی الحسن بنازم شیر جمل حسن جلو چشمای ابالحسن رجز میخونه انا الحسن چه صف شکن اومد علی ایستاده…

اگه تورو نداشتم حرمت پا نمیذاشتم بیچاره بودم آواره بودم دل بسته پرچم حسینم مدیون محرمه حسینم از وقتی که هیئتی شدم…

بگیر دست منو پاشو نمونده راهی تا خونه به روی چادرت مادر یا اینکه خاک یا خونِ نتونستم سپر باشم تموم غصم…