

توی شهری که یه روز پر میشد از عطر خدا متن شعر مداحی
توی شهری که یه روز پر میشد از عطر خدا
نفسای کسی که رد میشد از کوچه ما
حالا امروز میانو خونمو آتیش میزنن
تو رو تو این کوچه ها روی زمین میکشونن
داره بارون میباره دستات دیگه جون نداره
کوچه پر از نا محرمه برگرد
که از حاشیه چادر تو خون می باره
****
چرا داری از خدا مرگتو خواهش میکنی
وقتی زیر دستو پا منو نوازش میکنی
اگه یک باره دیگه پا شدی از روی زمین
اشک بی تابیو تو غیرت این چشما ببین
چه شب تاری شده زخمات همه کاری شده
کارم تموم شد تا دیدم
جای رد خونِ تو که روی زمین جاری شده وای
****
توی کوچه میارن جونمونو رو لبمون
پا شو تا آروم بشه گریه های زینبمون
این نا مردا که نموندن زیر دین منو تو
چه بلایی میارن سر حسین منو تو
بذار آتیش بگیرم کاشکی همینجا بمیرم
زهرا حلالم کن اگه رفتم
که دیگه بی تو از این خونه بیرون نمیام
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net