توی گهواره حیدر شدی واسم * کربلایی نریمان پناهی

توی گهواره حیدر شدی واسم سرباز آخر شدی

روی دست من بی سر شدی وای علی

التماسم رو دادن جواب التماس واسه یه جرعه آب

سر تا پام از خونت شد خضاب وای علی

دیگه بابا شد از خجالت آب

با تیر سه شعبشون کردنت سرآب

کی گلوتو به بدنم دوخته

به خدا که بدجوری جگرم سوخته

ای علی جانم

****

لشکر بی رحمی رو به روت خون لخته بسته رو تار موت

جای شمشیره روی گلوت وای علی

غربت میریزه از گریه هام میلرزه کربلا زیر پام

میکشم روی جسمت عبام وای علی

باباتو کشته این لب خاموش

تیر بریده گلوی تو رو گوش تا گوش

حتی قنداقت شده غرق خون

سر تو رو دست من شده آویزون

ای علی جانم

****

دلبر و دلدارم کشته شد چون دار و ندارم کشته شد

بچه شیرخوارم کشته شد وای علی

خونیِ سر تا پا پیکرم خیسه اشک چشمای ترم

چجوری برگردم تا حرم وای علی

دیگه شد بابات از خجالت آب

گفته بودم به همه که میشی سیراب

گریونه واست همه افلاک

حالا باید تنتو بذارم تو خاک

ای علی جانم

توی گهواره حیدر شدی واسم سرباز آخر شدی

.
.

متن مداحی جدید از سایت مهجه

شب هفتم محرم ۱۳۹۹ کربلایی نریمان پناهی

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

متن کامل