تو رفتی و دیگه غرورم شکست
عمو رفت و هیچکس پناهم نداد
غروبی تو این کوچه روبرو
توی بازی هم هیچکی راهم نداد
بشین حرفامو دونه دونه بگم
کبودی زیر چشامو ببین
ندیدی یه کم سخته راه رفتنم
نبودی من از ناقه خوردم زمین
از اینجا دیگه هر کسی میگذره
منو هی نشون میده آخه چرا
میدونم چرا زخمه لبهات ولی
موهات بوی نون میده آخه چرا
بعیده دیگه خواب به چشمم بیاد
بعیده دیگه حال من خوب بشه
بابا دست و پام خیلی درد میکنه
بابا پهلوهام خیلی تیر میکشه
.
شب ۲۲ ماه رمضان ۱۴۰۰ سید مجید بنی فاطمه
مناجات با خدا
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.