تو رو دیدم افتادی رو خاک
ولی هیچکس یاورت نبود
تو رو دیدم افتادی رو خاک
هیچکی فکر خواهرت نبود
تو رو هرجوری شد میزدنت
نا نجیبا از روی جفا
جوونا با خنجر میزدن
پیره مردا با ضرب عصا
چه درهمی ای قرار زینب
سخته بخواد تو رو به جا بیاره زینب
دارم میخونم برا تو قرآن
با گریه روشن میکنم شام غریبان
****
اون سه شعبه ای که به تو زد
اومد انگار رو قلبم فرود
پای اشکام خندیدن همه
به غرور من بر خورده بود
رسمِ تدفین و غسل و کفن
واسه تو انگار معنا نداشت
کشتنِ یک مظلومِ غریب
این همه داد و دعوا نداشت
نفس نمونده نفس بگیری
کاش بشه معجرای ما رو پس بگیری
تو رو عزیزت به جا نیاورد
چقدر که این سنان منو با خنده آزرد
****
خواهرت از پا افتاده بود
وقتی از پا افتادی حسین
آب نمیخوام وقتی دیدمت
تشنه لب جون میدادی حسین
گریه کرده آب از ماتمت
دُر نایاب محروم از لبت
با همون بغضِ توی گلوش
میبوسه رگهاتو زینبت
چشاتو دیدم که نیمه بازه
پاشو داداش بریم حرم وقت نمازه
نذار که از من تو رو بگیره
دلت میاد ببینی خواهرت اسیره
.
با نوای کربلایی نریمان پناهی
شب عاشورا ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.