تو رو دیدم افتادی رو خاک » نریمان پناهی ۱۴۰۲ + متن شعر

بازدید: 368 بازدید

تو رو دیدم افتادی رو خاک

ولی هیچکس یاورت نبود

تو رو دیدم افتادی رو خاک

هیچکی فکر خواهرت نبود

تو رو هرجوری شد میزدنت

نا نجیبا از روی جفا

جوونا با خنجر میزدن

پیره مردا با ضرب عصا

چه درهمی ای قرار زینب

سخته بخواد تو رو به جا بیاره زینب

دارم میخونم برا تو قرآن

با گریه روشن میکنم شام غریبان

****

اون سه شعبه ای که به تو زد

اومد انگار رو قلبم فرود

پای اشکام خندیدن همه

به غرور من بر خورده بود

رسمِ تدفین و غسل و کفن

واسه تو انگار معنا نداشت

کشتنِ یک مظلومِ غریب

این همه داد و دعوا نداشت

نفس نمونده نفس بگیری

کاش بشه معجرای ما رو پس بگیری

تو رو عزیزت به جا نیاورد

چقدر که این سنان منو با خنده آزرد

****

خواهرت از پا افتاده بود

وقتی از پا افتادی حسین

آب نمیخوام وقتی دیدمت

تشنه لب جون میدادی حسین

گریه کرده آب از ماتمت

دُر نایاب محروم از لبت

با همون بغضِ توی گلوش

میبوسه رگهاتو زینبت

چشاتو دیدم که نیمه بازه

پاشو داداش بریم حرم وقت نمازه

نذار که از من تو رو بگیره

دلت میاد ببینی خواهرت اسیره

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای کربلایی نریمان پناهی
شب عاشورا ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر