تيری انداخت كه غم را به دل زهرا دوخت * حاج محمود کریمی

بازدید: 832 بازدید
مهجه در تلگرام

تيری انداخت كه غم را به دل زهرا دوخت

مشك را تير دريد و به تن سقا دوخت

تير دوم كه رها شد دل زهرا خون شد

چشم را بوسه زد از پشت سرش بيرون شد

خواست تا خون به سر طرة گيسو بكشد

تير از چشم ترش با سر زانو بكشد

به زمين خورد كه يكباره عمودي آمد

به جراحات تنش زخم كبودي آمد

ميكشد پا به زمين و نفسش مبهم شد

گره معجر طفلان حرم محكم شد

چشم او بسته شدو پنجةدشمن واشد

وقت آتش زدن دختركي نو پا شد

نيزه آورده و بستند ولي سر افتاد

چشم يك عده حرامي به معجر افتاد

***

او رشيد است چرا قامت كوچك دارد

فكر گهواره نماييد كه كودك دارد

واي از اهل حرم شعله مهيا شده است

ابرويش فاصله دارد كمري تا شده است

خواهري را زده و پيش يتيمان بستند

نيزه آورده و سر را به نوك آن بستند

نيزه اورده و بستند ولي سر افتاد

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

متن کامل

فاطمیه 1402