ماه شب تار زینب سالار زینب
جانا برادر ارامش خواهر رحمی به حال من این لحظه اخر
من با تو از اول همراز و همراهم اوردم برادر همراهم سپاهم
ماه شب تار زینب سالار زینب
*********
حالا که تنها بی ناصر و یاری چه انتظاری از بنت علی داری
در محضرت لبیک روی لبم دارم من مُحرمم باید قربانی بیارم
ارامش جان زینب سالار زینب
*********
تا مرز خیمه دنبال این هایم من دیگر از خیمه بیرون نمی ایم
نشد که باری از دوش تو بردارم من که کسی غیر از تو دارم ندارم
سالار تنهای زینب اقای زینب
تو بند دوم میگه:
در محضرت لبیک روی لبم دارم
من مُحرمم باید قربانی بیارم
لطفا اصلاح کنید
سلام
خیلی ممنونم از اینکه اطلاع دادی
سپاس. اصلاح شد