جلوی چشام مصیبتای عاشوراست عزای یوسف زهراست
تو اتیش دلم انگار اتیش خیمه ها بر پاست
جلوی چشام میبینم این همه ساله با اه و حسرت و ناله
یه بدن بدون سر روی خاکای گودالِ
یه عمره که میسوزم از این غم
جلو چشام قتلگاه باباست
میبینمش بی رمق و تشنه
میبینمش زیر سم اسباست
****
هنوز یادمِ داره میباره باز اشکام چی کشیدم تو شهر شام
امون از اون همه دشنام امون از اتیش رو بام
هنوز یادمِ عمامه رو سرم میسوخت
انگار بازم حرم میسوخت با اتیش یهودی ها
چادر خواهرم میسوخت
کی میدونه چی به سرم اومد
کی این همه غم و بلا دیده
جلو چش رقیه گذاشتن
رو نیزه ها سرای بریده
****
دم اخرم روضه ها باز مجسم شد دوباره دل پر از غم شد
به یاد ظهر عاشورا دنیا برام محرم شد
دم اخرم مثه همیشه می بارم دوباره گریه شد کارم
یاد ذبیح شیش ماهه یاد گلوی شیر خوارم
یه کربلاست قصه سه شعبه
یه کربلاست غم علی اصغر
سه شعبه ای که برای شیر خوار
بوده مثه تیغ تیز و خنجر
حاج سید مهدی میرداماد / شهادت امام سجاد 1396
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست