جنگیدم به نفس های آتشینم
بعد از تو سالار نیزه نشینم
عشق من میمیرم آخر از غم تو
عشق من قاتلم داغ ماتم تو
عشق من سر تو شمع محفل من
عشق من سایه ی روی محمل من
عشق من تا تو رفتی وای از دل من
*******
شد به طشت زرین سر تو نوازش از دختر تو
حمایت از خواهر تو مثل قصه ی مادر تو
مثل تو شدم دلبر من گذشته آب از سر من
سیه شده پیکر من زیر سایه ی حنجر تو
در دام غل و زنجیر آهنینم
بعد از تو سالار نیزه نشینم
*******
بسته پای طفلان تو بود خدای گریان تو بود
جهنم دشمن تو سوز صوت قرآن تو بود
ای بهانه ی رفتن من دمی که شد بر تن من
جسارت دشمن من دست من به دامان تو بود
دنبالت به خدا آواره ترینم
بعد از تو سالار نیزه نشینم
*******
راز حال آشفته ی من حدیث ناگفته ی من
امانت خفته ی من رازقی نشکفته ی من
بگو که لیلای تو کو پری زیبای تو کو
سه ساله زهرای تو کو با دل به خون سفته ی من
میسوزم که پریشانم و شرمگینم
بعد از تو سالار نیزه نشینم
*******
عشق من نفسم تو سینم اسیره
عشق من بی تو تنها دلم میگیره
عشق من چی میشه زینبت بمیره
عشق من اومدم با قد خمیده
عشق من نگا کن رنگ من پریده
عشق من نفس خواهرت بریده
عشق من منو کشتی با یک نگاهت
عشق من می نشستم چشم به راهت
عشق من به فدای زلف سیاهت
عشق من خرابه ی شب چه غوغا بود
عشق من سر تو رو دامن ما بود
عشق من سه ساله رفیق نیمه راه بود
بسته گشته چون بال و پرم نبود یاری به برم
میان دشمن سپرم بعد چشم ساقی حرم
بین موج ناکامی من به نیزه ها حامی من
برادر نامی من سایه سر او به سرم
سرگشته به نوای ام بنینم
بعد از تو سالار نیزه نشینم
جنگیدم به نفس های اتشینم
یادش بخیر
چه نوستالژی جذابی برای ماست
چه ملودی و چه شعری
دم حاج محمود کریمی گرم
آفرین به محمد مهدی صمیمی عزیز با این شعر و ملودی خبی که ساخته
دم همه خدمت گزاران به دستگاه سید الشهدا گرم