حالم خرابه
نمیزاره که دخترت یه کم بخوابه
حالم خرابه
صبرم تمومه
زهره ترک شدم آخه شمر روبرومه
مگه نگفتی که یتیم زدن حرومه
صبرم تمومه
این زجر نامرد
یه شب به قصد کشت بابا دخترتو زد
من گریه کردم
تا دلش بسوزه شاید این زجر نامرد
بغضم گرفته
بینایی چشممو زجر ازم گرفت
بی حیا از پشت موهامو محکم گرفته
ای داد بیداد
رو ناقه گفتم که بابا یهو حولم داد
حولم نداد یه جوری زد
دندونم افتاد
این همه زخم رو یه بدن نمیشه
مثل تو دخترت کفن نمیشه
یه جور سوزوندن سرمو میدونم
موهای من دیگه بلند نمیشه
****
رنگم پریده
بعد تو دخترت یه روز خوش ندیده
با هر سه آهم میخورم صدتا کشیده
رنگم پریده
اشکام به راهه
شبیه مادرت بودن خیلی گناهه
بغیر دندونام همه تنم سیاهه
اشکام به راهه
آزار شامو
باور میکردی ببینم بازار شامو
میبینی روی صورتم آثار شامو
دستام چه سرده
بگو عمو دنبال معجرم بگرده
بازار بَرده ها ما رو بیچاره کرده
قلبم رو کَنده
بگو عمو چشماشو روی نی ببنده
حرمله به اشک رباب همش میخنده
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ کربلایی حسین طاهری
شب سوم ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی