حال غریبی توی دشته | حاج محمود کریمی ۱۴۰۳ | متن شعر

بازدید: 94 بازدید
حاج محمود کریمی

حال غریبی توی دشته

آب از سر خیمه گذشته

هرجا رو میبنیم سرابه

عباس رفته برنگشته

ابر اومد و خورشید انگار

از آسمونم رفت دیدی

تا پلک روی هم گذاشت

عباسمونم رفت دیدی

آه تکیه گاه بی سرم پاشو

پاشو دردت به سرم پاشو

یادگار مادرم پاشو

برادرم پاشو

****

حسین من عزیز جونم

ای سرپناه رفته از دست

هم صورتت رو خاک هست و

هم خاک روی صورتت هست

چشماتو وا کن نور چشمم

اینجا ته دنیاست بی تو

غربت اسیری بی پناهی

این حال و روز ماست بی تو

ای سایه ی بالاسر من

ای سایه ی بی سایبونم

باید مهیای سفر شم

باید برم دردت به جونم

آه تکیه گاه بی سرم پاشو

پاشو دردت به سرم پاشو

یادگار مادرم پاشو

برادرم پاشو

****

من زینبم که توی سینم

یک کوه از اسرار دارم

از این غمای جور واجور

توی دلم بسیار دارم

باید مهیای سفر شم

باید که بی تو جون به سر شم

پاشم رقیه چشم به راهه

پا شم هزارتا کار دارم

آه تکیه گاه بی سرم پاشو

پاشو دردت به سرم پاشو

یادگار مادرم پاشو

برادرم پاشو

نظرتون درباره شعر این نوحه چیه؟
لطفا برامون بنویسید

 

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

جهت دانلود صوت کلیک کنید
مداحی جدید؛ حاج محمود کریمی
شام غریبان ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل »