حجره سوخته اش کاش دری دیگر داشت » مهدی حسینی ۱۴۰۲ + متن شعر

بازدید: 356 بازدید

حجره ی سوخته اش کاش دری دیگر داشت

این جوان کاش به بالای سرش خواهر داشت

چه شده چند کنیز از پس در میخندند

یکنفر این طرف و چند نفر میخندند

خنده کردند بر این زخم دوایی نرسد

خنده کردند صدایش به صدایی نرسد

تشت دفن شد که نفهمند کسی میسوزد

بین این حجره ی بسته نفسی میسوزد

تشت را پیش لبانش بگذارند ای کاش

کاسه آبی به دهانش بگذارند ای کاش

ظرف از آب پُر اما به زمین میکوبند

میزند داد ولی پا به زمین میکوبند

خنده ی بد دهنی میرسد از هلهله ها

ناسزاهای زنی میرسد از هلهله ها

خواست بالی بزند غم پرِ او را سوزاند

خواست آهی بکشد حنجر او را سوازند

گفت آبی و نشد تا که بگوید جگرم

زهر وقتی نفس آخر او را سوزاند

خواهری حیف ندارد که به دادش برسد

عوضش بی کسی اش مادر او را سوزاند

تا بگریند برایش دو سه همسایه که هست

روی این بام تنش مانده ولی سایه که هست

روی این بام تنش مانده ولی عریان است

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای سید مهدی حسینی
شهادت امام جواد سال ۱۴۰۲
کـتاب مـداحی تخفیف ویژه » مـشاهده
دانـلود کتاب مداحی رایـگان » مـشاهده
گـلچین شـعر و صـوت هـا » مـشاهده
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر