حرف از وصیت های آخر میزنی بابا
از پیش زهرایت چرا پر میزنی بابا
این لحظه ها یاد گذشته کرده ای انگار
حرف از وصیت های مادر میزنی بابا
دلشوره داری از نگاهت خوب می فهمم
داری گریزی به غم در میزنی بابا
زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاست
هر چند حرف از زخم بستر میزنی بابا
یک روز میبینی مرا بین در و دیوار
یک روز می آیی به من سر میزنی بابا
گفتی که خیلی زود می آیم کنار تو
پس لحظه ها را می شمار یادگار تو
حرف از وصیت های آخر میزنی بابا
از پیش زهرایت کجا پر میزنی بابا
.
.
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.