حرمت نگهدار دستایی که بستی
جرمی به جز آزادگی نداشته
ین یادگار حضرت رسوله
حرمت نگهدار پا به سن گذاشته
حرمت نگهدار پیکرش نحیفه
مهلت بده تا برداره عصاشو
انقدر غریبه هیچکی نیست بیاره
عمامشو نعلینشو عباشو
حرمت نگهدار خونشو نسوزون
حرمت نگهدار بچه هاش تو خونن
این طور اگر حمله کنید به این باغ
گلها به زیر دست و پا می مونن
حرمت نگهدار لرزش قنوتو
موی سپیدشو مگه ندیدین
واسه نماز حرمت نگه نداشتین
سجاده رو از زیر پاش کشیدین
دلا بسوزه آخه حرمت عشق
تو ازدحام سایه ها شکسته
قرآن ورق ورق شده تو کوچه
قلب تموم آینه ها شکسته
***
دامن حیدرو گرفت و دشمن
با تازیانه دستشو جدا کرد
دیگه نتونست از زمین بلند شه
به خون نشست و فضه رو صدا کرد
مدینه و قصه هتک حرمت
که در میاره سل گره ها رو
اما دلا بسوزه که شکستن
تو کربلا حرمت خیمه ها رو
رسید قاتلش ولی نمیدید
که از عطش جونش به لب رسیده
حرمت نگه نداشت بین گودال
حرمت پیکر و سر بریده
حرمت نگه نداشتنو ندیدن
رقیه تو خرابه چی کشیده
یکی بگه یه دختر سه ساله
مگه چی دیده که قدش خمیده
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.