حسن شاهد سیلی مادری
حسن وارث غصه حیدری
حسن کشته کینه همسری
حسن از غم کوچه ها مضطری
به سینه داری غصه بسیار حسن
شده بر سرت دنیا آوار حسن
دیدی مادر و بین دیوار حسن
دیدی سینه و زخم مسمار حسن
دیدی شب با بغض علی خو گرفت
دیدی که علی سر به زانو گرفت
دیدی مادرت دست به پهلو گرفت
دیدی وقتی از محرمش رو گرفت
دم آخری گفتی ار کربلا
گفتی از تن افتاده زیر پا
گفتی از گلوی جدا از قفا
گفتی از سر رفته بر نیزه ها
کربلایی نریمان پناهی / شب نهم ماه صفر 1397
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست