حق مسلم علیه و لاغیر – حسین طاهری ۱۴۰۳ + متن شعر

حرم اشک و سوز و دعا حرم ناله ربنا دلم مظطر تو شب اخر تو دل تنگم برادر زینب بی قرار است…

در طریقت زحمت بسیارها باید کشید تا تقرب منت جام بلا باید کشید یار ما بد نیست از ما یک ملاقاتی کند…

دل غرق خونه آهم تو سینه است اینجا بقیعه اونجا مدینه است سرتاسر این شهر پر نور تنها یه نقطه است که…

کار دنیا رو ببین چرا اینقدر باید برای مرگ دعا کنی باورم نمیشه که پشت در به جای من تو فضه رو…

بر کویر سفره های سائلان باران تویی رحمت بی انتهای حضرت منان تویی آن که بوده خاندانش از ازل مسکین منم آن…

چه نعمتی بالاتر از ولایت چه واجبی واجب تر از برائت با من بگو شادی قلب زهرا به غاصبین حق مولا لعنت…

از گهواره تا لحد ارباب دلم مدد معشوقٌ الی الابد حسین ای با غریبه های جهان آشنا حسین ای عهده داره مردم…

با این که خمیده خسته عمه هستیم همه ز هست عمه طاغوت شکست با کلامش با اه دل شکسته عمه با دست…

باور من همینه محشر ببینمت داد بزنم مادر من همینه پسر خودت بشم آرزوی آخر من همینه شیعه ی حیدرمو شفیعه ی…

توی میخونه میزنم باده که دوباره قلب بچه شیعه ها شاده میگیرم عیدی از خوده زهرا که دوبار باز خدا بهش حسن…