حیدر آیینه دار زهرا بود * حاج مهدی رسولی

دل سرا پرده محبت اوست دیده آیینه دار طلعت اوست من که سر در نیاورم به دو کون گردنم زیر بار منت…

برای من که عاشقم خیالتم غنیمته کجای دنیا بهتر از گوشه دنج هیئته هیئت تو خونمه و هیئت تو عرش خداست هیئت…

پاشیده جسمت تو این حوالی ای پاره پیکر خونین یارالی کندن جلو من بال و پرتو چشمت به من بود چرخوندن سرت…

سر خم نکردم الا در خونه آقام پیشت باشم بسّمه چیزی نمی خوام نوکری یادم دادی خیلی وقتا شده بد بودم اما…

به هرچی جز عشق تو گفتم نه وَ صَلَ اللهُ عَلَی الباکینَ عَلَی الحُسِین معنی یاسین مَلجَأ العاصین منو دریابم حس خوشبختی…

تو رفتی و من تو خیمه ها میدیدم از دور با بچه ها دیدم که قاتل از راه اومد صدا زدم ای…

راهی ره شده بود دخت والای رسول از میان کوچه میرود با پسرش بی حیایی ناگاه راهشان را سد کرد دست سنگین…

عشق میکنم با صحن گوهرشادت عشق میکنم با پنجره فولادت گدای تو منم از همون قدیم منو ببر به روزای بچگیم تو…

این کیه که با ناله هاش دلم رو می بره علی اکبره صدای بچم از زیر نیزه و خنجره علی اکبره بچم…

غریب اولن حسین وای عطشان اولن حسین وای شهید اولن حسین وای عریان اولن حسین وای حسینین وای حسین وای هزار و…