خبری بین نفس های نسیم افتاده
گذر روضه به درگاه کریم افتاده
باز هم امده با روی سیاهش انکه
مهر تو در دلش از عهد قدیم افتاده
باز هم روضه پر از بوی مدینه شده است
سرزمینی که در ان اشک یتیم افتاده
کربلایی شده هر کس که پس از اشک فراق
گذرش با تو به این کوی و حریم افتاده
روضه لبریز سکوت است پر از احساس است
نوجوان است ولی اینه عباس است
اکبر دیگری اماده و عازم شده است
موقع رفتن و جنگیدن قاسم شده است
رجز حیدری اش لرزه به دنیا انداخت
لشکر کفر از ان واقعه رنگش را باخت
دشت ابستن طوفان بشود جا دارد
لشکر این گونه پریشان بشود جا دارد
سیزده ساله ولی اینه ای از حسن است
بی زره میرود اماده قربان شدن است
***
قربون اونکه تو رواقش خاکی میشه بال کبوتر
همه میگن حسین غریبه اما کی از حسن غریب تر
غریب اونه که قبرش یه زائر نداره
غریب اونه که حتی مجاور نداره
غریب اونه که غم از مزارش می باره
از اسمون اشک عزا می باره
زهرا میگه با دل پاره پاره
سینه زنا حسن حرم نداره
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.