خبر اومد تو خیمه مشک عمو دریده
از شرم روی اصغر رنگ رباب پریده
تو خیمه ها بجز تب چاره کسی نداره
عموت رفته عزیزم این دفعه آب میاره
یه قطره آب نمونده تو مشک پاره پاره
غصه نخور علی جون شاید بارون بباره
از گرمی تن تو گهواره هم میسوزه
لب از لبت میگیرم اما لبم میسوزه
چطوری پیکرت رو ببرم سوی خیمه
خدا رو شکر رقیه بی هوشه توی خیمه
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
حاج محمود کریمی
تکمیل آرشیو / شب هفتم محرم ۱۳۸۱
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی