خبر داری دلم چه بی قراره
روز و شبا رو پشت سر میذاره
داره میاد محرمت حسین جان
فرصت نوکری بده دوباره
با تو قرار گذاشتم پیرهن مشکیمو کنار گذاشتم
من که تو کل زندگیم کسی رو مثل تو دوست نداشتم
از الآن داره کم کم میرسه بوی ماتم
السلام علی ساکن کربلا السلام ای محرم
****
مادر من اسم تو رو همیشه
به جای لالایی میگفت تو گوشم
قبل محرما پیرهن سیامو
تو حرم امام رضا می پوشم
یه بغضیه تو سینم یه ساله که به فکر اربعینم
خودم رو بین زائرا دوباره تو موکبا میبینم
روضه راه نجاته خونمون کربلاته
من غلامم حسین هر سلام حسین رو به گنبد طلاته
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است