خدای خوبم مولا موالی کربلایی حسین ستوده + متن شعر

بازدید: 449 بازدید
حسین ستوده

خدای خوبم مولا موالی متن شعر مداحی

خدای خوبم مولا موالی

خدای سفره های خالی

خدای قلب به غم نشسته

خدای آدمای خسته

با روسیاهی بایدم

کشتی من به گل بشینه

بار گناه یه کاری کرد

این چشما آقاشو نبینه

اگه باعث شدم آقا

به تنهایی کنه عادت

الهی العفو الهی العفو

اگه باعث شدم آقا

برام بیفته به زحمت

الهی العفو الهی العفو

****

خدای بارون خدای دریا

خدای یاس و یاسمن ها

خدای مجنون خدای لیلا

خدای آدمای تنها

قسم به اون سه ساله که

نیمه ی شب توی بیابون

کنار یک بوته ی خار

فقط صدا میزد باباجون

یه دختربچه ی تنها

که دور از قافله مونده

زدن نداره زدن نداره

یه دختربچه ی تنها

که آتیش موشو سوزنده

زدن نداره زدن نداره

****

بازار نگو چه بازاری

آزار نگو چه آزاری

بزم شراب چه رفتاری

چوب تر و لب قاری

در آوردن اشک سقا رو

زدن سیلی عمه ی مارو

رباب و دروازه ی ساعات

ببین بابا کار دنیا رو

واسم صداشو بالابرد

انگشترش تو چشمم خورد

زخمی دو چشم و ابروم شد

انقدر زدم تا که آروم شد

منو اون شب با عذاب آورد

برا دستم طناب آورد

همین نامرد تو اون مجلس

خودم دیدم شراب آورد

****

من حالم خرابه خراب بشه خرابه

روزاشم شبیه شباش پر از عذابه

دختر غیر باباش رو پای کی بخوابه

غلاف نخورده بازوم این اثر طنابه

تاره چشمام زخمه پاهام

حرفی بزن قهری باهام

دیدی عمه اومد بابام

صدام گرفته پدرم برگشته دعام گرفته

دلِ عمه خیلی برام گرفته

نفسم بین ناله هام گرفته

برای دانلود صوت کلیک کنید

کربلایی حسین ستوده
شب ۱۹ ماه رمضان ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل