خدای مهربانی هاست سلطانی که من دارم
فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم
کنارش ذره نا چیز چون خورشید می تابد
ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم
نمک پرورده دریای جودش بوده ام عمری
پر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم
نسیم رحمتش بار گناه از دوش بردارد
به اهی کاه گردد کوه عصیانی که من دارم
به لطف گندمی که داده ام دست کبوتر ها
دگر خالی نماند سفره نانی که من دارم
چه فرقی می کند آهو کبوتر یا که سگ باشم
که او بی اعتنا باشد به عنوانی که من دارم
به وقت مرگ می اید به بالینم یقین دارم
شروع وعده های اوست پایانی که من دارم
.
.
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.