خدا چرا مرگ دیر کرده منو مصیبت پیر کرده
تنم پر از جای نیزه دلم تو گودال گیر کرده
مثه عمه بستن دستمو فقط عمه میدید اشکمو
اونا که مارو بردن به شام غریب گیر آوردن جدمو
من گریه میکردم بابا گریه میکرد
سر عمو اصغرم رو نیزه ها گریه میکرد
****
قحطی آبو دیدم من حال ربابو دیدم من
با اهل بیت پیغمبر بزم شرابو دیدم من
کشید شعله آتیش بلا تو هر لحظه بعد از کربلا
رسید بعد گودال نوبت سر و تَرکه و تشت طلا
من گریه میکردم عمه گریه میکرد
غُل و زنجیر رو دستای همه گریه میکرد
****
یه شب چشام از خون تر شد قلب دو عالم مضطر شد
شبی که توی ویرونه عمه رقیه پرپر شد
براش وقتی آوردن سرُ تا دید زخمِ جای خنجرو
چشاش بسته شد تا از باباش گرفت بوسه های آخرو
من گریه میکردم خدا گریه میکرد
زمین و زمون اون شب به حال ما گریه میکرد
.
با نوای حاج محمود کریمی
شهادت امام باقر ۱۴۰۱
کتاب مداحی ۱۴۰۱ »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی رو اطلاع بدید
.
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.