خزون به زندگیم زده عزیزم سید مجید بنی فاطمه + متن شعر

بنی فاطمه خزون به زندگیم زده عزیزم

متن شعر

خزون به زندگیم زده عزیزم

از روزی که خوردی زمین مریضم

به چادرت قسم اگه بمونی

تموم دنیا رو به پات میریزم

چی شده که به پهلو دست میگیری

بازم میگی حقمو پس میگیری

وقتی میخوای حرف بزنی چی میشه

که لا به لاش همش نفس میگیری

امون از این سکوت نذار که دق کنه پسر عموت

چه دردی میکشی یه دستی میگیری چرا قنوت

بیا و رو نگیر مگه کبوده روت

****

چرا نمیگی ماجرا چی بوده

که هر جایی رو میبینی کبوده

سر نمازی با قد خمیده

رکوعتم دیگه مثه سجوده

گلای لاله روی جا نمازه

انگار هنوز زخم رو پهلو بازه

نفس که میکشی روی لباست

سر میزنه دوباره خون تازه

شبای آخره خونت هنوزم روی این درِ

نمیشه باورم دلیل زندگیم تو بستره

کمک کن ای خدا که فاطمه نره

سید مجید بنی فاطمه
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.Mohjat.Net

متن کامل