خواب بودم یه خورده بد بیدار شدم | حسین طاهری ۱۴۰۳ | متن شعر

بازدید: 314 بازدید
کربلایی حسین طاهری

خواب بودم یه خورده بد بیدار شدم

یکی داشت نعره میزد بیدار شدم

رو سرم دست میکشیدی پا بشم

بعد تو هی با لگد بیدار شدم

بعد رفتن تو مهربون من

خواهرت میشه بلاگردون من

میشینم با دندونام قصه میگم

یکی بود یکی نبود دندون من

دستای مردای شامی سنگینه

بعد سیلی چشم من تار میبینه

تاری چشام فدا سرت فقط

تو رو خوب نمیبینم بدش اینه

کاش میشد تو رو شریک راز کنم

خیلی حرفا رو برا تو باز کنم

کاشکی درد دست و گردنم میزاشت

برا باباییم یه خورده ناز کنم

بازوی شکسته بازو نمیشه

دردی مثل درد پهلو نمیشه

دوست دارم ناز بکنم برات ولی

ناز دختر بدون مو نمیشه

غم رفیق چشمای ترم میشد

سفرت داشت دیگه باورم میشد

خواهرت اگه نبود موهای من

از اینی که مونده کمترم میشد

بین موهام سوره ی فجرو نگاه

سه ساله دخترتم اجرو نگاه

دنبال موهام روی سرم نگرد

لا به لای پنجه ی زجرو نگاه

دشمنای تو امونم نمیدن

زیر آفتاب سایبونم نمیدن

به کنیزا اینجا نون خشک میدن

بابا جون به من همونم نمیدن

نظرتون درباره شعر این نوحه چیه؟
لطفا برامون بنویسید

 

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

جهت دانلود صوت کلیک کنید
مداحی جدید؛ کربلایی حسین طاهری
شب پنجم ماه صفر ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل »