وحید شکری [ خواهش کردم پیرهنتو پس بدن ] متن مداحی

بازدید: 245 بازدید

خواهش کردم پیرهنتو پس بدن ندادن

نیزه نیزه به کشتن تو ادامه دادن

خواهش کردم وقتی سرُ میبُرن نباشم

حالا باید چجوری از بدنت جدا شم

آه به حسین دعای هر نیمه شب الله به حسین

آه به حسین گریه کنید هر سحرگاه به حسین

آه جگرم بعد تو سوخت حرمت اهل حرم

آه جگرم زمونه کرده با سرت همسفرم

چی به روز خیمه ها اوردن ای وای سرُ بردن

یادگاری مادرو بردن ای وای سرُ بردن

آه به حسین آه به حسین

****

یادم مونده از سر نی سرتو که دیدم

از رو ناقه از ته دل ناله کشیدم

قرآن خوندی مُزد کلام تو سنگ بام شد

بعد از عباس دور و بر خیمه ازدحام شد

آه به حسین پاشو بگو اینا همش خوابه حسین

آه به حسین سر تو زیر نور مهتابه حسین

آه تن تو چقدر نفسگیر شده کشتن تو

آه تن تو من روی سینه میزارم پیرهنتو

زیر تیغ و شمشیر سنان بود ای وای نگران بود

خاتمش به دست ساربان بود ای وای نگران بود

آه به حسین آه به حسین

 

جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: کلیک کنید
جدیدترین اشعار در تلگرام: کلیک کنید

جهت دانلود صوت کلیک کنید

کربلایی وحید شکری
شهادت حضرت زینب سال ۱۴۰۲
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید

Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر