خورشید عمرم بی فروغ میشه
هرچی داره قتلگاه خلوت میشه
حرم شلوغ میشه
اللهم احکم بیننا
یا رب المروه و المنی
غیر از تو که رو نیزه ای
نداره زینب آشنا
وسط صحرا
زدن آتیش به زندگیم اومدن
از ته گودال طرف خیمه مستقیم اومدن
بردن انگشتر آخه پیش آدم کریم اومدن
زینب با این دردا کنار اومد
تا وقتی که ده تا سوار اومد
خنجر کُند شمرو میبینی
آخر به کار اومد
نیزه نیزه میری حسین
از زینب دلگیری حسین
پیش چشمای هم زدن
ما رو سرِ پیری حسین
باورش سخته
به سر بریدتم حسادت کنن
کی گمون میکرد
خیمه ی آل علی رو غارت کنن
روز روشن بود
اومدن به خیمه ها جسارت کنن
سید مهدی حسینی
شهادت حضرت زهرا ۱۴۰۳
فاطمیه به روایت ۴۵ روز
جدیدترین اشعار ” مشاهده “