تاریخ انتشار:
بازدید: 1,460 بازدید



خورشید پشت ابر پنهون بود متن شعر مداحی
خورشید پشت ابر پنهون بود
خورشید از ابرا دلش خون بود
قلب دو عالم نبض این مرده
مردی که دورش ماه میگرده
این قلب هم امشب ترک خورده
خورشید از ابرا کتک خورده
اونا که نون فتنه رو خوردن
خورشید رو روی خاکا بردن
سَم اومد و آه از لبش افتاد
قلب دو عالم از تپش افتاد
این ماجرا تکرار تاریخِ
تکرار آتیش و در و میخِ
بازم طناب و دستای بسته
دستی که هستی بین اون دسته
بازم طنابی مرد شهر و برد
کوهی توی کوچه زمین میخورد
اشکاش از آتیشِ دلش داغه
داغیِ کتفش کار شلاقه
با دست بسته دنبال مرکب
انگار بازم راهی شده زینب
وقتی با صورت رو زمین افتاد
انگار شاه از صدر زین افتاد
از تشنگی بی جون و بی حاله
لب تشنه و زخمی تو گوداله
سر نیزه با گیسو در افتاده
خنجر به جون حنجر افتاده
چکمه چه کاری کرده باسینه
قاتل نشسته سینه سنگینه
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net
