خوش اومدی آبروداری کردی
هرجا زمین خوردم یه کاری کردی
هرجایی که میزدن این یتیمو
صدا زدم بابای غیرتیمو
میگن مثل زهرا این بچه هم خودش مُرد
هیچکی نگفت کتک خورد کی اشکمو در آورد
حتماً میگن بابا خودش شکسته بازوش
خورده به جایی پهلوش سوخته خودش سر و روش
من الذی ایتمنی یا حسین
****
حالا که شد گوشوارمو بدزدن
نذار لباس پارمو بدزدن
همون بلایی که سرت آوردن
شاهد من پیراهنی که بردن
وقتی میگم بابا دوست داری دختر رو
تکون بده سرت رو ببین نیلوفرت رو
میگم وقتی بابا منو بگیر تو آغوش
زجرو کنم فراموش نَرَم دوباره از هوش
من الذی ایتمنی یا حسین
****
بدون تو تا حالا سر نکردیم
با یکی مثل شمر سفر نکردیم
توی مسیر چند دفعه زد تو گوشم
هولم میداد کبوده کتف و دوشم
بابا اون دختر که خیلی بلنده موهاش
سنگینه دست باباش بیشتر مراقبم باش
نازم کن بیشتر که از سر شب زدم زار
خوردم زمین تو بازار افتاده دستم از کار
من الذی ایتمنی یا حسین
.
با نوای حاج محمدرضا بذری
شب سوم ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.