خونه ی رویایی (حسین ستوده) ۱۴۰۳ + متن شعر

نکن تلظی ای نیلوفر مادر آروم جون و قلب مضطر مادر داری میمیری از عطش علی جانم تو روبروی چشمای تر مادر…

من پای تو هستم حتی اگه هیچکس پای تو نمونه قدرتو میدونم حتی اگه هیچکس قدرتو ندونه حق تویی حتی اگه دور…

کاش دخیل علمت می شدم کاش منم محتشمت می شدم کبوتر تو نشدم لااقل کاش غبار حرمت می شدم روی لبم ذکر…

مارو میبینی کار دنیارو میبینی دور و بر من نیزه دارارو میبینی سالار زینب بعد از تو بیچاره زینب چجوری از تو…

علی جان ولیعهد دلاور من علی جان یل خونین پیکر من جدم را دیدند و اسمت را شنیدند تا اسمت را گفتی…

طلوع صبح سپیدی تو امید هر نا امیدی تو اما از باغ دل زینب گل آلاله نچیدی تو زینب شرمنده نکن فردا سر…

هل من ناصر از تو لبیک از من مثل طوفان زد به قلب دشمن ابن الحسن داره میکشونه سمت تو منو شُوقاً…

خسته ام از روز و سال و ماه عمرم شد تباه یا کریم العفو یا الله عمرم شد تباه یا غیاث المستغیثین…

غدیر بود که اسلام از او کمال گرفت غدیر بود که از کافران مجال گرفت غدیر بود که شیعه به دوستی علی…

صدا میاد صدای اومدنه توئه صدا میاد شور قدم زدنه توئه صدا میاد از خونه ی خدا صدا میاد صدای یار دل…