


متن شعر
داری میری از حرم تو خیمه ها همهمه است
بوسه به زیر گلوت وصیت فاطمه است
بعد خداحافظی یه ذره آروم برو
یکی دو ساعت دیگه دیگه ندارم تو رو
اونی که نمیذاره بری بی قراری سکینته
یه ساعت دیگه قتلگاه قاتل تو روی سینته
****
با این صدای خسته با پر و بال بسته
بابا منو بغل کن خیلی دلم شکسته
نفسی برام نمونده که دم آخری صدات کنم
منو توی آغوشت بگیر تا یه دل سیر نگات کنم
****
شلوغ شده قتلگاه دور تا دورش دشمنه
هر کی با هر چی داره به پیکرش میزنه
برای انگشتری ساربان انگشت برید
یکی بگه قاتلش برا چی از پشت برید
به طرف خاک قتلگاست همه چشای خیس حرم
سرشو بریدن و شده نوبت نوامیس حرم
سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika

