دردایی که دارم واسه دوران پیریه
من سه سالمه هنوز دندون هام شیریه
زخمامو مخصوصا زیر رو سری بردم
وقتی گرسنم بود هر بار سیلی میخوردم
از خودت بگو اینا فدا سرت
عجبه اومدی دیدن دخترت
یتیمی ولی حق من نبود
حق من نبود صورت کبود
بهترین روزای بچگیمو گرفتن
زندگیم رو به راه بود زندگیمو گرفتن
****
از وقتی که رفتی وسط قیل و قالم
هی بی هوا زدنم هی بد میشه حالم
راه فراری نیست ببین زخمای پاهامو
بشین تا برات بگم ماجرای موهامو
مو فقط نبود دست و پامو بست
یه جوری میکشید همه تنم شکست
آره دلم پُره خیلی دلخورم
آتیشم زدن زیر چادرم
درد من از اینه التماسمو دیدن
من شکسته غرورم رو سریمو کشیدن
****
کابوس رگهای تو ترکم نمیکنه
به جز عمه هیچکی منو درکم نمیکنه
ببین چه بلاهایی بابا سرم آوردن
ما رو مثل بَرده ها هر جا که بگی بردن
شدیم بعد تو ما خونه خراب
جای ما نبود مجلس شراب
با اون چوبی که رو لبت زدن
میزد قاتلت به پهلوی من
کاش مدینه میمردم بین اون در و دیوار
ولی رام نمی افتاد بین کوچه و بازار
.
.
شب سوم محرم ۱۳۹۹ کربلایی حسین طاهری
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.