تاریخ انتشار:
بازدید: 1,656 بازدید



دانلود مداحی در خیمه تشنه از خشکی لبهای یک مادر
مـتن شـعر
در خیمه تشنه از خشکی لبهای یک مادر
بر دست و پای کودکی بی حال بوسه می بارید
می گفت بهرش قصه ی باران هر لحظه ای که آسمان می سوخت
او تشنه تر میشد
وقتی که آغوش پدر اورا نوازش کردلبهای او مثل برگ گل بهم می خورد
با دیدن این صحنه ی غم بار اورا به میدان برد
در دستهای باغبانش نقش میزد نقش میزد
تصویری از خون گل تشنه
وقتی که مادر دست های سرخ اورا دید
با حالتی محزون تکان می داد گهواره
در آرزوی دیدن لبخند نوزادش
چشمان خودر ا بست فردای آن غوغا
وقتی دوباره چشم مادر باز میشد دید
خورشید مثل ماه می تابد
یا ماه یا خورشید یا نه مثل کودک بود
می گفت با آه ای کاش این سر نیزه ها یک ذره کوچک بود
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net