در دو چشمش عکسی از دو سروی نو خواست * حاج محمود کریمی

بازدید: 620 بازدید

در دو چشمش عکسی از دو سروی نو خواست

کودکانش را خود با دو دستش آراست

کیست این زن چشمه آبشاریست بلند

خواهر اقیانوس مادر دو دریاست

کیست این زن مردی کیست این زن غیرت

نام او را بردم کوه از جا برخاست

قامتش را حتی چشم عباس ندید

بس که زیر است سرش بس که زینب بالاست

جای پایش مانده روی زانوی امیر

ناقه دارش اکبر و رکابش سقاست

بیرقش را افراشت بر تمام افلاک

کیست این زن تنها بیرق عاشوراست

بال اگر بگشاید همه را باد بَرَد

تکیه گاه گیتیست قُله ای پا بر جاست

کیست این پرده نشین نَفَس ام بنین

کعبه ای در چادر قبله ای نا پیداتس

این حسین است ولی در لباسی دیگر

کیست این زن حیدر کیست این زن زهراست

گیسوانی را بافت زره ای را پوشاند

کودکانش را با دو دستش آراست

دو علی پرورده شیر زینب خورده

تیغ ها بر شانه خونشان خون خداست

دو جگر دار و دو مَرد دو سلحشور نَبَرد

دو رجز خوان که به رزم ضربه هاشان غوغاست

گفت زینب که اگر دست رد زد دایی

نام زهرا ببرید نام او عقده گشاست

تا که بردند به لب نام مادر دیدند

در میان خیمه مجلس روضه به پاست

خانه ای را دیدند خانه ای غرقه دود

بستری خونین بود بستری خالی بود

سنگ غسلی سرخ است بس که خون میریزد

گفت زینب به حسین قاتل مادرمان

زخم پهلو ها نه غم بابایم بود

دو جوانمرد دو شیر عزم میدان کردند

دشت را چرخ زنان سخت حیران کردند

تکیه دادند به هم هر طرف پشت به پشت

ذوالفقارند و به خشم باز طوفان کردند

ز آنچه اموخته اند تیغ افراخته اند

همه را دوخته اند تا که جولان کردند

تیز تازان با تیغ گرم بازی بودند

و سر خود نذر عهد و پیمان کردند

ساعتی بعد ولی تشنگی غالب شد

زرد شد چهره شان سرخ دامان کردند

کم کم از قوتشان کم شد و افتادند

نا نجیبان اما خوب جبران کردند

زخم بر زخم نشست تیر از ساقه شکست

گرگها زوزه کشان تن پریشان کردند

زینب از خیمه شنید ناله ها را فهمید

سرشان ریخته اند ذبح قرآن کردند

عوض هر ضربه ضربه هایی خوردند

تنشان را با هم نیزه باران کردند

تبری بالا رفت خنجری پایین رفت

خیمه زینب را غرق باران کردند

تیغ ها لب پَر شد تیر ها بی پَر شد

در جراحات نوک دشنه پنهان کردند

حالتی داشت حسین بر سر این دو ولی

باز هم لبها را همه خندان کردند

سینه ای چاک شد و خنجری خونین شد

به سر نیزه دو سر را نمایان کردند

 

در دو چشمش عکسی از دو سروی نو خواست

.
.

متن شعر مداحی در دو چشمش عکسی از دو سروی نو خواست

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر