تاریخ انتشار:
بازدید: 723 بازدید



در شب غصه دلم رنگ سحر می خواهد
وقت پرواز شده بال سفر می خواهد
غربت شهر مدینه همه جا معروف است
روضه اش خون دل و دیده تر می خواهد
حرمت موی سپیدم که در این شهر شکست
قصه ای شد که سر انجام جگر می خواهد
همه قوت من را اثر زهر گرفت
اهم از بغض ترک خورده اثر می خواهد
نیمه شب دشمن و بی حرمتی اش یادم هست
او چه از جان من سوخته پر می خواهد
طرف کوچه کشیدند و عبایم افتاد
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
