دست تو دست گریه » مجید بنی فاطمه ۱۴۰۲ + متن شعر

بدر فوق السما اکبر رمز الفدا جا من بین خبا عزمه و عزم الولا جا یسعا شبیه المصطفی هل لدمع له القلب…

سایه ی مستدام این پرچم تا روزی که رو سر نوکرهاست بزرگ نوکرا ابالفضل و ام بنین مادر نوکرهاست دلدارم ابالفضل ابالفضل…

حضرت سقا علی خصائل باب الحوائج یا ابوفاضل ای پسر ام البنین یابن امیرالمومنین جانم ابالفضل جانم ابالفضل **** به اهل خیمه…

از آسمون میریزن همه اون ستاره ها که به حرکت در اومدن ملائکه بی تابن دسته دسته دیدن روی پیمبر اومدن چشمه…

دست بر کشتن این ذریه دیگر نزنید داس بر قامت این تازه صنوبر نزنید آب و دانه که ندادید خجالت بکشید لااقل…

خسته بود آقا تازه روی مرکبش نشسته بود آقا میزدن سنگ سرش شکسته بود آقا خسته بود آقا تک و تنها رفت…

بابا غریبه مادر رو خاکه صدام گرفته دلم هلاکه چشای بابا خونِ اشکاش مثه بارونه دستاش میون بندِ لباش داره میخونه زهرا…

واسه زیارتت دست شستم از همه قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین هر غمی که داشتم جا گذاشتم اومدم واسه…

چه سری تو اقبال من که اومدی به دنبال من تموم دنیا مال تو کربلا مال من کربلا یا کربلا من که…

خوب میدانند اینجا از کسی سر نیستند چشم در راه محبت های مادر نیستند سخت شرمنده است زینب از حسین خویش که…