دلم گرفته در این وسعت ملال بلال
اذان بگوی خدا را اذان بلال بلال
سکوت تلخ تو با درد همنشینم کرد
اذان بگو و ببر از دلم ملال بلال
من و تو شعله وریم از شرار فتنه بیا
برای این همه غربت چون من بنال بلال
هنوز یاد تو در خاطر زمان جاریست
از این گذشته روشن به خود ببال بلال
دوباره بانگ اذان در مدینه می پیچد
سکوت نیست جواب چنین سوال بلال
اذان اگر تو نگویی نماز میمیرد
بخوان سرود رهایی بخوان بلال بلال
اذان بگو به بلندای قامت توحید
که دشمنت ندهد بعد از این مجال بلال
کبوتر حرم عشق بال و پر وا کن
به شوق امدن لحظه وصال بلال
بخوان که عمر گل باغ عشق کوتاه است
چو افتاب مکه دارد سر زوال بلال
برای مرغ مهاجر ز کوچ باید گفت
بخوان سرود غم انگیر ارتحال بلال
سرود سبز تو با خشم سرخ من ماند
به یادگار برای علی و آل بلال
بخوان بلال که یاس کبود دل تنگ است
اذان بگو که اذان تو اسمان رنگ است
اذان بگو که پس از رحلت رسول خدا
مصاحب دل من ناله شباهنگ است
اذان بگو به صدای بلند و جار بزن
که پشت پرده ایمان فریب و نیرنگ است
اذان بگو که بدانند بعد پیغمیر
نصیب اینه های خدا نما سنگ است
نه من غبار یتیمی نشسته بر رویم
جمال اینه هایم مکدر از زنگ است
بگو که اشهد و ان علی ولی الله
بگو که لحن مناجات من غم اهنگ است
تو از سیاه دلی های خلق شکوه مکن
به هر کجا که روی اسمان همین رنگ است
مرا ز گریه چرا منع می کنند بپرس
که این چه رسم مسلمانی این چه فرهنگ است
بگو که فاطمه این یک دو روزه مهمان است
سفر بخیر بگویند وقت ما تنگ است
بگو که فاطمه در حشر اگر که ناز کند
کمیت جمله شفاعت کنندگان لنگ است
نماز شام غریبان شد و غروب و شفق
بخوان بلال که ماه مدینه دل تنگ است
بگو اذان که دل من گرفته است بلال
دلم گرفته از این مردمان پست بلال
به حق اشهد و ان علی ولی الله
بگو اذان که غرور علی شکست بلال
نبودی و در این خانه هیزم اوردند
هنوز جای لگد روی در هست بلال
غلاف و ضربه شلاق کار خود را کرد
چه ها کشیدم از این قوم بت پرست بلال
اذان بگو بدهم جان برای پیغمیر
چقدر می کنی امروز دست دست بلال
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net