دمید از افق آرزو سپیده صبح * سید مهدی میرداماد

بازدید: 683 بازدید

دمید از افق آرزو سپیده صبح

گرفت روشنی از نو چراغ دیده صبح

شب فراق به پایان رسید شکر خدا

هوا عصاره گل شد سحر چکیده صبح

ستارگان همه از دست ماه نوشیدند

شراب نور ز انگور دست چیده صبح

گشود دیده به روی سپهر خورشیدی

که خواند مرغ سحر تا سحر قصیده صبح

مدینه جلوه شمس الشموس را چون دید

سلام کرد به زیبا ترین پدیده صبح

رسید در شب یلدا مسیح عترت نور

به دلنوازی جان به لب رسیده صبح

طلوع کرد که گل ها بیاورند ایمان

به آرمان بلند سحر به دیده صبح

به رو سپیدی خود هر پگاه می نازید

به یمن دیده او محو شد عقیده صبح

نثار مقدم او شد ز فرفه های بهشت

شکوفه های دل انگیز نو رسیده صبح

حدیث سلسله را اسمان نیشابور

نوشت با قلم نور بر جریده صبح

خدا نصیب کند جرعه از آن دریا

به می کشان سبوی عطش کشیده صبح

پناه برد به دامان او غزال سحر

امان گرفت از او اهوی رمیده صبح

کنار پنجره اش آب شد دل فولاد

همین که سر زد از ایوان او سپیده صبح

به حلقه های ضریحش ستاره بست دخیل

قسم به گوهر اشک به رخ دویده صبح

 

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر