

دیدم از خیمه نگاه پدر مضطر تو به فدای سر تو متن شعر مداحی
دیدم از خیمه نگاه پدر مضطر تو به فدای سر تو
کاش میمرد ز فریاد پدر مادر تو به فدای سر تو
دیدم از لشکر بی شرم فقط هلهله را خنده حرمله را
که گرفتست به یک تیر نشان حنجر تو به فدای سر تو
دیدم از تیر سه شعبه گلم از خواب پرید گوش تا گوش درید
رعشه های بدنت در نفس اخر تو به فدای سر تو
دیدم ان دم که سر نیزه فرو رفت به خاک شدم از غصه هلاک
به سر نیزه در امد ز لحد پیکر تو به فدای سر تو
سر تو قاتل مادر ده ای نیزه نشین بس که افتاد زمین
سر سر نیزه بزرگ است برای سر تو به فدای سر تو
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
وندر ان برگ و نوا خوش ناله های زار داشت
گفتمش در عین وصل این ناله های زار چیست
گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net