تاریخ انتشار:
بازدید: 625 بازدید


دیدی آخر به چه
روزی افتاده علی آه عزیزم
با دستای خودم
رو تن عشقم باید خاک بریزم
ما رو تنها گذاشتی
زود رفتی عشق من سنی نداشتی
نه این حقت نبودا
چشمت کردن گلم آدم حسودا
مُردم تا بریزم خاکو رو تنت
آخ برات بمیرم مردا زدنت
****
میریزه اشک من
روی خاک قبر تو دونه دونه
هوا روشن شد و
بی تو من باید برم سمت خونه
تنها با داغ تازم
تازه باید یه درِ دیگه بسازم
از دستم رفته زورم
خونِ دیوارو هم باید بشورم
یادم اومد آخه غسل بدنت
آخ برات بمیرم مردا زدنت
****
از امشب زینبت
جای تو واسه حسین آب میذاره
میگم آبو دلم
روضه خون میشه برا مشک پاره
دل از جا کنده میشه
عباسم کربلا شرمنده میشه
زخمی روی زمینه
تو گوشش العطش های سکینه
رفتی آب بیاری چی شده بگو
آخ دارم میمیرم تشنمو عمو
دیدی آخر به چه روزی افتاده علی آه عزیزم
کربلایی حسین ستوده
شب ۳ فاطمیه دوم ۱۴۰۳