راه فرات رومون بسته
ای طفلک زبون بسته
بابات میاد میبردت امون بده
داری میری غیرتتو نشون بده
لبای خشکت شمشیر تیزته
شمشیرو – رو به حرمله تکون بده
میدونم خیلی مردی میدونم برمیگردی
تا برگردی از میدون عزیزم پیرم کردی
****
چشمای علقمه بازه
زخم دل همه بازه
آغوش فاطمه بازه
خدا میاد دعاتو مستجاب کنه
زهرا میاد تا لبتو سیراب کنه
از اون طرف حرمله رو صدا زدن
اونم میاد که خونمو خراب کنه
میدونی خیلی خستم ببین میلرزه دستم
دخیل اشکامو به پَرِ قنداقت بستم
****
رفتی با صورت ماهت سوی سِیرِ اِلَی اللهِت
دست خدا به همراهت
کاش لااقل یکی تنت رو خاک کنه
کاشکی یکی خونِ موهاتو پاک کنه
نیزه برا سرت آورده حرمله
میخواد باهاش قافله رو هلاک کنه
سرت از نی میفته بمیرم هی میفته
همش خیره به نِیزَم میدونم کی میفته
▪️» جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: عضویت
▪️» جدیدترین اشعار در تلگرام: عضویت
حاج محمود کریمی
شب هفتم ماه رمضان سال ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
Mohjat.Net
.