رسم زمونه خیلی نامرده
با ما چرا اینجوری تا کرده
رسمش نبود مادر ما
میون شعله ها بسوزه
با پهلوی غرقِ به خون
به زیر دست و پا بسوزه
پیش چش چهل نفر
آروم و بی صدا بسوزه
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم جان
****
صدای ناله پشت در پیچید
کوتاه نیومد هی لگد کوبید
یکی نگفت با پا نزن
این خونه بار شیشه داره
یه جوری زد که بعد از اون
حال خوشی مادر نداره
الهی که خدا برا
هیچکسی اینجوری بد نیاره
یا فاطمه یا فاطمه
یا فاطمه یا فاطمه جان
****
خونابه مونده رو در و دیوار
کشته منو خونِ روی مسمار
نمیتونه سرفه کنه
آخه شکستن دنده هاشو
نمیتونه شونه کنه
حتی موهای بچه هاشو
نمیتونه صحبت کنه
میگیره از زینب نگاشو
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم جان
****
با اینکه خیلی زار و بی حاله
یاد مصیبتای گوداله
موقع خواب یه کاسه آب
بالاسر حسین میزاره
میگه مدام بچه ی من
طاقت تشنگی نداره
کاشکی یکی تو قتلگاه
برای بچم آب بیاره
مظلوم حسین مظلوم حسین
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
کربلایی نریمان پناهی
هفتگی فاطمیه اول ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “