مهجه | دانلود کتاب مداحی و مولودی همراه صوت سبک
رسید از راه لحظه تلخ جدایی
امون از این همه ظلم و بی وفایی
کنار بستر تو روضه و آهِ
بدرقت یکی یکی اشکای ماهِ
نگاه دختر تو خیره به اسمون ِ
دستا تو دست زهراست ولی چه نیمه جون ِ
از اشک زهرا و علی دلش گرفته اسمون
فاطمه میگه با نگاش اگه میشه یه کم بمون
یا رحمة للعالمین
****
حسن و حسین و زینب بی قرارن
روی دیوار غریبی سر میزارن
شب رفتن پیمبر شب درد ِ
چون دیگه از این سفر بر نمیگرده
امان از این مصیبت عزا به پا شد امشب
برا پدر بزرگش زبون گرفته زینب
بی تو عذاب ِ زندگی نرو عزیز مادرم
از داغ رفتنت ببین خون ِ دو تا چشم ترم
یا رحمة للعالمین
****
بعد رفتنت وفا نکرد مدینه
مجتبی دید مادرش روی زمین ِ
همه جا تیره و تار شد با یه سیلی
دخترت نفس زنان با روی نیلی
مسیر خونه گم شد حسن تنش میلرزید
به اشک چشم زهرا یه بی حیا میخندید
اینا همش بهونه بود فاطمه دل تنگ شده بود
بعد سه ماه پیش چشات رسید با صورت کبود
وای مادرم وای مادرم
حاج سید مجید بنی فاطمه / شب بیست و هشتم ماه صفر 1396
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست
