رفتی و من از غم تو خون جگرم » سیب سرخی ۱۴۰۲ + متن شعر

ای مهتابم بازم بی تابم فقط سرمست مِیِ اربابم ماه عزای عزیز خدا شد دردای عالم توی سینه جا شد حاجات یک…

ببین می توانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان تو هم مثل من نیمه جانی بمان زمین گیر من اسمانی بمان…

در ازل دست با خدا دادی دست بالای دست حیدر نیست تیغ طوفان سوار میگوید قبضه ی کهنه کار میگوید فاتح کارزار…

کربلایی نمیشم بدون امام رضا جوونی ما فدا جوون امام رضا سر سفرش برکت زیاد داره هر گدایی که امام جواد داره…

داره بارون میباره مثل چشمای زهرا داره بارون میباره رو سر سینه زن ها داره بارون میباره داره اینجا میشه مثل دریا…

مطمئنم بدون تو محاله ممکنه برام که عاقبت بخیر شم یه گوشه چشم تو بسه از اون نگاها که منم یکی مثه…

سلام آقا سلام مولا سلام ای مِهر روح افزا سلام مهتاب عالم آرا سلام ای آرزوی طاها سلام فخر تبار زهرا سلام…

سوگند به جلوه ی داور سوگند به جان پیمبر سوگند به سوره ی کوثر سوگند به حضرت حیدر حق با علیست تا…

قبل خلقت بود وقتی که خدا زهرا نوشت پیش تر از لوح قبل از ابتدا زهرا نوشت با ظهور او کمالات خدا…

قال المولا علی ابن موسی کَلِمَتُ لا اله الا الله حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ اَنَا مِن شُروطِها…